متن های زیبا
قالب وبلاگ

متن های زیبا
 
نويسندگان
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان متن های زیبا و آدرس sefidbarfi10.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






زندگی نامه حضرت خدیجه قسمت دوم

 چگونه شد که رسول خدا صلی الله علیه و آله با خدیجه کبری ازدواج کردند؟

 پاسخ

 در متون و منابع تاریخی این ازدواج به این شکل بیان شده است

خدیجه از پیش مانند سایر مردم، حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) عزیز قریش را به عنوان فردی امین و درستکار می‏شناخت. بر همین اساس از حضرتش دعوت کرد تا مسؤولیت یکی از کاروان های تجارتی وی را بپذیرد، و شاید هم می‏خواست شخص مورد علاقه خود را به دقت بیازماید.
به هر حال،حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) مسؤولیت کاروان را پذیرفت. خدیجه هم غلام مورد اعتماد خود مَیْسره را همراه حضرتش نمود، تا هم کمک ‏کارش باشد، و هم هنگام بازگشت گزارش سفر را از وی دریافت کند.

 در بازگشت کاروان تجاری، آن چیزی که بیش تر از خیر و برکت و سود تجارت این سفر، به سرپرستی  حضرت محمد(صلی الله علیه و آله)، نظر خدیجه را به خود جلب نمود، گزارش دل‏ انگیز میسره بود:
✍ ... در بین راه به صومعه ی راهبی رسیدیم. امین کاروان زیر سایه درختی که نزدیک صومعه بود قرار گرفت، راهب صومعه آمد و پرسید: این شخص چه کسی است که زیر این درخت آرمیده است؟
گفتم: مردی از قریش، از اهل حرم.
گفت: تا کنون جز پیامبران خدا کسی زیر این درخت قرار نگرفته است!!
خدیجه بسیار متعجب شد و تشنه شنیدن سخنان میسره، که وی اضافه کرد و گفت:
در بین راه هوا به شدت گرم بود، ناگهان دو فرشته را دیدم که آمده‏اند و بر سر امیر کاروان سایه افکنده‏اند و او زیر سایه فرشتگان حرکت می‏کرد.

 سیره ابن‏ هشام، ج1، ص199

 این گزارش، آنچنان قلب خدیجه را از عشق به رسول خدا(صلی الله علیه و آله) آکنده نمود که بلافاصله خود را به عموی دانشمند خویش، ورقة بن نوفل رسانید، و جریان را با وی در میان گذاشت.
 ورقة بن نوفل گفت: اگر این گزارش میسره درست باشد، محمد(صلی الله علیه و آله) همان پیامبری است که بعثتش به این امت وعده داده شده است، و من اوصاف وی را در کتابها خوانده‏ام.

 همان، ج1، ص203.

 آن گزارش میسره، و این نوید ورقة بن نوفل، چنان طوفانی از محبت محمد(صلی الله علیه و آله) در دل خدیجه ایجاد کرد که بی‏صبرانه حضرتش را طلبید و خطاب به وی چنین گفت:
 ای پسرعمو، به دلیل خویشی، شرافت خانوادگی، امانتداری، حسن خلق و راستگویی که در شما سراغ دارم، به شما اشتیاق پیدا کردم.

 همان، ج1، ص201



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ دو شنبه 14 تير 1395برچسب:زندگینامه,خدیجه(س), ] [ 17:12 ] [ مهناز ]
.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
امکانات وب